بازاریابی بین المللInternational   Marketing
بازاریابی بین المللInternational   Marketing

بازاریابی بین المللInternational Marketing

(اینما)Inma

بررسی تغییر مفهوم امنیت ملی در نظام بین الملل و تاثیر آن بر برداشت امنیتی جمهوری اسلامی ایران

بررسی تغییر مفهوم امنیت ملی در نظام بین الملل و تاثیر آن بر برداشت امنیتی جمهوری اسلامی ایران

هدف از این پایان نامه بررسی تغییر مفهوم امنیت ملی در نظام بین الملل در اثر تحولات دهه 1990م و تأثیر آن بر برداشت امنیتی جمهوری اسلامی ایران می باشد


مشخصات فایل
تعداد صفحات212
حجم0 کیلوبایت
فرمت فایل اصلیdoc
دسته بندیعلوم سیاسی

توضیحات کامل

دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسی

بررسی تغییر مفهوم امنیت ملی در نظام بین الملل در اثر تحولات دهه 1990م و تأثیر آن بر برداشت امنیتی جمهوری اسلامی ایران

(بصورت جامع و کامل)
 
 
 
 
چکیده:
امنیت ملی کشورها تحت تأثیر متغیرهای بین المللی و منطقه ای که کانونهای بحران محسوب می شود همواره مورد تهدید قرار دارد هر چه بردامنه ی گسترش جهانی شدن و ابعاد آن افزوده می شود، نسبت به آن دسته از کشورهایی که آسیب پذیری بیشتری دارند این تهدیدات در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تشدید خواهد شد.مفهوم امنیت ملی مانند سایر مفاهیم سیاسی تحت تأثیر ساختاربندی و فضای حاکم بر نظام بین الملل قابل تبیین است. بنابراین با این فرض که مفاهیم سیاسی با توجه به تغییرات شرایط محیطی (داخلی و خارجی) تغییرپذیر هستند،
 
مفهوم امنیت ملی را بر مبنای تحولاتی که در نظام بین الملل رخ داده را در بخش اول با عنوان تغییر مفهوم امنیت ملی در نظام بین الملل بررسی خواهیم نمود.در این خصوص دو نگرش و برداشت نسبت به مفهوم امنیت ملی وجود دارد؛ برداشت سنتی، برداشت مدرن. برداشتهای گذشته با آنچه امروز، از این مفهوم ارائه میگردد، متفاوت و متغیر است. لذا جهت تعیین سیرتغییر مفهوم امنیت ملی برداشتهای گذشته و سنتی را باید جدا از برداشتهای مدرن مورد بررسی قرار داد. با در نظر گرفتن این مطلب بخش حاضر را به دو فصل تقسیم و هر فصل را به بررسی یکی از این برداشتها (برداشت سنتی از مفهوم امنیت ملی، برداشت نوین از مفهوم امنیت ملی) اختصاص میدهیم.
 
در بخش دوم با عنوان "تغییر برداشت جمهوری اسلامی ایران از امنیت ملی" به تغییراتی که در برداشت جمهوری اسلامی در برهه زمانی سه دهه انقلاب اسلامی رخ داده است، خواهیم پرداخت این بخش با این فرض که تحول مفهوم امنیت ملی در نظام بین الملل باعث تغییر دیدگاه جمهوری اسلامی ایران نسبت به امنیت ملی شده است به بررسی این تغییر میپردازد.
 
 
کلمات کلیدی:

امنیت ملی

نظام بین الملل

نظام دو قطبی

امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران

 
 
مقدمه:
پس از فروپاشی شوروی سابق، مسایل امنیتی حوزه های وسیع تری را شامل شده است. امنیت دیگر یک فرایند یک جانبه و محدود نیست که فقط با ازدیاد قدرت نظامی بتوان آنرا افزایش داد. امروزه مسایل امنیتی، آلودگی محیط زیست، غذا، بهداشت، تامین شغل و مسکن، توسعه، رفاه، افزایش جمعیت، خطرفقر، مسایل فرهنگی و موارد دیگر را شامل می شود که این مسایل راه حل ها و همکاری های فوق ملی را نیز می طلبد.با فروپاشی شوروی،امنیت بر پایه مؤثر نظامی خارج شده است، البته هنوز هم تهدیدات نظامی می تواند مهم باشد، زیرا توانایی تغییرات اساسی و زیر بنایی در جامعه را داراست. هم اکنون، ابزار نظامی بعنوان پشتوانه قدرت سیاسی بعضی کشور ها بویژه قدرت های بزرگ مطرح است،
 
 ولی در حال حاضر امنیت کشورها ممکن است از لحاظ نظامی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مورد تهدید قرار گیرد که ابزار مقابله با اینها، تنها قدرت نظامی نیست. ویژگی تهدیدات جدید باعث گردید تا کشورها به همکاری وتعامل با یکدیگر در سطح جهانی روی آورند‏‏‏، چرا که این تهدیدات، جدا از اینکه یک دولت- ملت را بخواهد تهدید بکند، منطقه وجهان را نیز به مخاطره می اندازد. بنابراین با تغییر وتحولاتی که در روابط بین الملل پس از دهه 90م بوجود آمد.، مفهوم امنیت را نیز دچار تحول نمود.
 
 از یک طرف مفهوم امنیت ملی، گسترده تر شد. از طرف دیگر برای تامین و دستیابی به آن از رقابت و برخورد به همکاری و تعامل در این زمینه، تغییر مفهوم داد. قبل از دهه 90 امنیت یک کشور ناامنی سایرین محسوب می گردید. امنیت، «حاصل جمع صفر» معنی می شد. بنابراین همواره درگیری و رقابت نظامی در صحنه بین الملل حاکم بود، در صورتیکه اکنون نه تنها امنیت یک واحد سیاسی، ناامنی سایرین محسوب نمی گردد، بلکه امنیت یکی، امنیت دیگران نیز است. امروزه تهدیدات از ویژگی جهانی برخوردارند، بطوریکه یک واحد سیاسی به تنهایی قادر به مقابله با آن نیست و علاوه بر آن تهدیدی که یک واحد سیاسی را به چالش کشانده، امکان سرایت به سایر واحد های سیاسی را دارد. 
 
 
 
فهرست مطالب
مقدمه:
1- شرح و بیان مساله پژوهش:
2- بررسی متون موجود:
3- سوال اصلی:
4- سوالات فرعی:
5- مفروض ها:
6- فرضیه: 
7- متغیر های اصلی تحقیق: 
8- روش تحقیق:
9- سازماندهی تحقیق:
 

بخش اول:تغییر مفهوم امنیت ملی در نظام بین الملل

فصل اول:برداشت سنتی از مفهوم امنیت ملی

مبحث اول: مبانی تاریخی

الف:تعریف مفهوم امنیت ملی

ب: ظهور پدیده دولت های ملی
ج: امنیت دستجمعی 
د: حاکمیت سیستم دو قطبی
ح: جنگ سرد
دوره اول(55-1945م 
دوره دوم (1956- 1955م): 
دوره سوم (1962- 1956م
دوره چهارم دوره طولانی تشنجزدایی (79- 1962م): 
دوره پنجم جنگ سرد جدید (85- 1979م
خ: در آستانه فروپا شی نظام دوقطبی

مبحث دوم: مبانی نظری برداشت سنتی از امنیت ملی 

جمع بندی 
پی نوشت ها
الف:پیروزی انقلاب اسلامی
ب: سیاست دوگانه امنیتی
ج: برداشت اولیه جمهوری اسلامی ایران از امنیت ملی 
د: قانون اساسی
ح: صدور انقلاب
خ: نهضت های آزادیبخش
ت: انقلاب اسلامی؛ تلاش در جهت تغییر وضع موجود
ث: عامل موفقیت جمهوری اسلامی ایران در اتخاذ اصل« نه شرقی – نه غربی» 
ر: مقطع زمانی جنگ تحمیلی
ز: انقلاب اسلامی؛ تهدیدی بالقوه برای کشورهای حوزه خلیج فارس
س: پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تولد شورای همکاری خلیج فارس 
جمع بندی
پی نوشت ها
 

فصل دوم:برداشت نوین از مفهوم امنیت ملی

الف: فروپاشی نظام دوقطبی و پایان جنگ سرد 

ب: تهدیدات نوین امنیت ملی

ج: تاثیر جهانی شدن بر تغییر مفهوم امنیت ملی

د: تهدیدات زیست محیطی
جمع بندی
پی نوشت ها 
 

بخش دوم:تغییر برداشت جمهوری اسلامی ایران از امنیت ملی

فصل اول:امنیت ملی از دیدگاه جمهوری اسلامی ایران قبل از پایان جنگ سرد(دهه اول انقلاب اسلامی)

الف:پیروزی انقلاب اسلامی
ب: سیاست دوگانه امنیتی

ج: برداشت اولیه جمهوری اسلامی ایران از امنیت ملی

د: قانون اساسی
ح: صدور انقلاب
خ: نهضت های آزادیبخش
ت: انقلاب اسلامی؛ تلاش در جهت تغییر وضع موجود

 ث: عامل موفقیت جمهوری اسلامی ایران در اتخاذ اصل« نه شرقی – نه غربی»  

ر: مقطع زمانی جنگ تحمیلی
ز: انقلاب اسلامی؛ تهدیدی بالقوه برای کشورهای حوزه خلیج فارس
س: پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تولد شورای همکاری خلیج فارس 
جمع بندی
پی نوشت ها
 

فصل اول:امنیت ملی از دیدگاه جمهوری اسلامی ایران بعد از پایان جنگ سرد

(دهه دوم و سوم انقلاب اسلامی)

مبحث اول: دوران ریاست جمهوری حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی 

الف: تغییر سیاست امنیتی
ب: خروج از انزواگرایی
ج: پایان جنگ تحمیلی

د: تحولات نظام بینالملل و تأثیر آن بر جمهوری اسلامی ایران

ت: عادی سازی روابط دیپلماتیک با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس «76- 1368ش»

مبحث دوم: دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی

الف: دهه سوم انقلاب اسلامی؛ همکاری و تعامل در صحنه بین الملل
ب: سیاست تنشزدایی و اعتمادسازی در روابط کشورها
ج: گفت و گوی تمدنها
د: گسنرش روابط سیاسی بین ج. ا. ایران و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس «76 به بعد»
جمع بندی
پی نوشت ها
نتیجه گیری
 

توضیحات بیشتر و دانلود



صدور پیش فاکتور، پرداخت آنلاین و دانلود

نظم عمومی بین المللی در اجرای احکام داوری تجاری بین المللی

نظم عمومی بین المللی در اجرای احکام داوری تجاری بین المللی

هدف از این پایان نامه بررسی نظم عمومی بین المللی در اجرای احکام داوری تجاری بین المللی می باشد


مشخصات فایل
تعداد صفحات133
حجم0 کیلوبایت
فرمت فایل اصلیdoc
دسته بندیفقه،حقوق،الهیات

توضیحات کامل

دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق

نظم عمومی بین المللی در اجرای احکام داوری تجاری بین المللی

 
 
 
 
چکیده
داوری متداول‌ترین شیوه‌ی حل‌وفصل اختلافات در حوزه تجارت بین‌الملل است که شامل دو مرحله رسیدگی به اختلاف و شناسایی و اجرای رأی می‌باشد. رأی صادره از سوی مرجع داوری تجاری بین‌المللی پس از صدور، نیازمند این است که توسط مرجع اجرا کننده به رسمیت شناخته شود و به اجرا درآید. در این میان موانعی بر سر راه اجرای رأی وجود دارند که معیار نظم عمومی کلی‌ترین و برجسته‌ترین آن‌ها است. یکی از اقسام نظم عمومی، نظم عمومی بین‌المللی است که نمایانگر مجموعه سازمان‌ها و قواعد حقوقی است که با مبانی و اصول تمدنی یک کشور ارتباطی ناگسستنی دارند و ناگزیر بر قوانین خارجی مقدم می‌شوند. این نظم یک نظم مشترک بین کلیه کشورها نیست، بلکه نقطه تعادل بین منافع و نظم عمومی یک کشور با نظم عمومی و منافع دیگر ملت‌ها و نیازهای تجارت بین‌الملل است. در زمینه اعمال نظم عمومی در مرحله اجرای احکام داوری تجاری بین‌المللی، میان جلوگیری از نقض ارزش‌ها و قوانین داخلی و تمایل به احترام نسبت به قطعیت احکام داوری بین‌المللی تعارضی رخ می‌دهد که مناسب‌ترین راهکار رفع این تعارض، اعمال مفهوم مضیق نظم عمومی در این زمینه می‌باشد. 
 
 
 
کلمات کلیدی:

نظم عمومی

داوری تجاری بین‌المللی

شناسایی و اجرای رأی

نظم عمومی بیین‌المللی

اجرای احکام داوری بین‌المللی

 
 
 
 
 
مقدمه
با گسترش روابط تجاری و اقتصادی بین‌المللی به تبع اختلافات ناشی از این روابط نیز افزایش یافته است. امروزه شیوه معمول برای حل و فصل اختلافات تجاری بین‌المللی داوری می‌باشد. داوری بخش جدایی‌ناپذیر حقوق تجارت بین‌الملل را تشکیل می‌دهد و نقش آن در توسعه و بسط بسیاری از نهادهای مربوط به حقوق تجارت بین‌الملل شایان ذکر است. سهولت روند داوری نسبت به رسیدگی قضایی، باعث شده است که اقبال به آن در حوزه تجاری بین‌المللی بسیار چشم‌گیر باشد.اساساً رجوع به داوری بر مبنای تراضی و توافق طرفین اختلاف صورت می‌گیرد. هر داوری اعم از موردی و سازمانی دارای دو مرحله متفاوت شامل رسیدگی به اختلاف و اجرای رأی می‌باشد. در زمینه اجرای آرای داوری تجاری بین‌المللی قوانین مندرج در کنوانسیون 1958 نیویورک که حدوداً 150 کشور بدان پیوسته‌اند و قانون نمونه آنسیترال 1985 از اهمیت بسزایی برخوردار هستند. به موجب قوانین مذکور رأی داوری در مرحله اجرای احکام با موانعی روبروست، این موانع به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند. دسته اول شامل مواردی است که امتناع از شناسایی و اجرای رأی داوری منوط به درخواست ذی‌نفع است و دادگاه نمی‌تواند رأساً اقدام کند. اما دسته دوم شامل مواردی است که امتناع از شناسایی و اجرای رأی منوط به درخواست ذی‌نفع نیست و دادگاه می‌تواند خود رأساً از شناسایی و اجرای رأی داوری خودداری کند. از جمله مهم‌ترین موانع دسته دوم استناد به مخالفت رأی با نظم عمومی است. 
 
مفهوم نظم عمومی بار معنایی بسیار متنوعی را در رشته‌های گوناگون و علم حقوق واجد است. نظم عمومی به عنوان جلوه‌گاه منافع جامعه، منافع فردی و خصوصی افراد را کنار می‌نهد. ارائه مفهوم دقیق و تعریف جامع و مانعی از نظم عمومی که جملگی حقوقدانان در مورد آن اتفاق نظر داشته باشند، به سادگی میسر نیست، گویی اساساً ابهام و ایهام در مفهوم نظم عمومی، جزء ماهیت و ذات آن است. با این همه، مفهوم اجمالی آن نزد حقوقدانان، کاملاً شناخته شده و فی‌الجمله قابل تعریف است. لذا متخصصین هر یک از شاخه‌های حقوق، متناسب با رشته تخصصی خود، پس از ارائه پاره‌ای تقسیمات برای نظم عمومی، سعی در ارائه تعریف مناسب برای آن نموده‌اند. امری که متخصصین داوری تجاری بین‌المللی نیز از آن غفلت نورزیده ضمن مباحث مرتبط، از جمله بحث تعارض قوانین و موانع اجرای آرای داوری، کم و بیش به آن پرداخته‌اند. با توجه به قلمرو وسیع نظم عمومی در داوری تجاری بین‌المللی و نقش برجسته آن در مراحل مختلف جریان داوری و اجرای رأی داوری، باید گفت نظم عمومی در این رشته از حقوق، از جایگاه بی‌بدیلی برخوردار است.
 
آرای داوری‌های تجاری بین‌المللی می‌توانند، نه تنها طرفین داوری بلکه جامعه و نظم عمومی کشورها را نیز تحت تأثیر قرار دهند و حتی با آن‌ها در تعارض باشند. گرچه وجود مزایا و منافع کشورها در زمینه تجارت بین‌الملل، مستلزم تسهیل روند اجرای احکام داوری تجاری بین‌المللی، از سوی آن‌ها می‌باشد، اما باز هم باعث نمی‌شود که دولت‌ها از اعمال نظارت قضایی بر آرای داوری بین‌المللی در جهت صیانت از مصالح اساسی جامعه چشم‌پوشی کنند. نظم عمومی در خصوص دو کشور مقر داوری و محل شناسایی و اجرای رأی مطرح می‌شود. کشور محل شناسایی و اجرای رأی می‌تواند به استناد مخالفت با نظم عمومی از شناسایی و اجرای رأی داوری استنکاف ورزد.
 
 
 
 
 
 
 
فهرست مطالب
فهرست مطالب
چکیده ج
مقدمه ه
بخش اول: کلیات 1
فصل اول: شناسایی و اجرای احکام داوری بین‌المللی 2
گفتار اول: شناسایی احکام داوری بینالمللی 3
گفتار دوم: اجرای احکام داوری بینالمللی 6
2-1) رژیمهای اجرای رأی داوری 7
2-1-1) کنوانسیون نیویورک8
2-1-2) کشورهای تابع نظام حقوقی رومی-ژرمنی.12
2-1-2-الف) ایتالیا.13
2-1-2-ب) فرانسه15
2-1-3) کشورهای تابع نظام حقوقی کامن‌لا18
2-1-3-الف) انگلستان18
2-1-3-ب) ایالات متحده آمریکا.22
2-1-4) اجرای آرای داوری در ایران.26
2-2) نظارت قضایی بر آرای داوری 28
فصل دوم: نظم عمومی 31
گفتار اول: تاریخچه و مفهوم نظم عمومی 31
گفتار دوم: نسبیت مکانی و زمانی نظم عمومی 44
گفتار سوم: اقسام نظم عمومی 46
3-1) نظم عمومی ملی 47
3-2) نظم عمومی فراملی 54
گفتار چهارم: دامنه نظم عمومی 56
4-1) نظم عمومی شکلی 57
4-2) نظم عمومی ماهوی 59

 

بخش دوم: نظم عمومی در اجرای احکام داوری 61

فصل سوم: نظم عمومی مانع اجرای آرای داوری تجاری بین‌المللی 62
گفتار اول: به دنبال تعریفی از نظم عمومی به عنوان مانع اجرای رأی داوری تجاری بین‌المللی 63
1-1) نقض مفاهیم اساسی اخلاق و عدالت 63
1-2) کاربرد مفهوم نظم عمومی بین‌المللی در زمینه امتناع از اجرای رأی 64
1-3) کاربرد نظم عمومی واقعاً بین‌المللی یا نظم عمومی فراملی در زمینه امتناع از اجرای رأی 67
گفتار دوم: کنوانسیون‌های اجرایی و قوانین ملی 68
2-1) کنوانسیون نیویورک 1958 68
2-2) قانون نمونه آنسیترال 70
2-3) قانون متحدالشکل اوهادا 72
2-4) دیگر کنوانسیون‌های بین‌المللی 72
2-5) قوانین ملی 74
2-6) رویکرد دادگاه‌ها 77
گفتار سوم: مفاد نظم عمومی قابل اعمال در زمینه امتناع از اجرای رأی 80
3-1) قطعیت آرای داوری تجاری بین‌المللی 82
3-2) تقسیم‌بندی ماهوی نظم عمومی 86
3-3) تقسیم‌بندی شکلی نظم عمومی 92
گفتار چهارم: نظم عمومی در اجرای احکام داوری در رویه قضایی آمریکا و انگلستان 100
4-1) تمایل دادگاه‌های آمریکایی و انگلیسی به حمایت از اجرای رأی 101
4-2) موارد نادر امتناع دادگاه‌های آمریکایی و انگلیسی از اجرای رأی 103
نتیجه‌گیری 106
فهرست منابع 109
 
 
 
 
 

توضیحات بیشتر و دانلود



صدور پیش فاکتور، پرداخت آنلاین و دانلود

بررسی همسو بودن قوانین داخلی ایران با اسناد بین المللی درباره قاچاق زنان

بررسی همسو بودن قوانین داخلی ایران با اسناد بین المللی درباره قاچاق زنان

این پایان نامه به صورت کامل و جامع در قالب 323 صفحه ورد و با منابع جدید،به بررسی همسو بودن قوانین داخلی ایران با اسناد بین المللی درباره قاچاق زنان می پردازد


مشخصات فایل
تعداد صفحات323
حجم0 کیلوبایت
فرمت فایل اصلیdoc
دسته بندیحقوق

توضیحات کامل

دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی

بررسی همسو بودن قوانین داخلی ایران با اسناد بین المللی درباره قاچاق زنان

 
 
 
 
 
مقدمه
بسیاری از تحلیلگران بر این اعتقادند که آنچه که امروزه به صورت جرم قاچاق انسان مطرح می باشد و در جهان کنونی ابعاد بسیار هراس انگیزی پیداکرده است، نسبت و رابطه ای با مسائل بردگی داردکه سرانجام در اواخر سده نوزدهم و ابتدای سده بیستم پس از قرن ها ملغی گردید، ولیکن برخی از ابعاد و رویه های مشابه آن به گونه ای همچنان باقی مانده است.حجم عظیم قاچاق زنان که به صورت یک موج از ابتدای دهه 1990 شدت گرفت ، از نظر برخی از تحلیل گران مشابهتی با برده داری و خرید و فروش برده داشته است؛ از همین رو می توان قاچاق انسان را «بردگی نوین» یا « شکل مدرن بردگی» نامید. 
 
قاچاق انسان امری بسیار پیچیده است که گروه های جنایتکار سازمان یافته به گونه ای فزاینده درگیر آن    می شوند. همچنین بهره کشی از انسان به هیچ وجه به بهره کشی جنسی محدود نمی شود و ابعاد  مختلفی را در بر می گیرد که کار اجباری، ازدواج اجباری، کار دشوار خانگی و دیگر رویه های بهره کشانه را نیز شامل می شود. البته هنوز هم قاچاق زنان به منظور روسپیگری و یا دیگر انواع بهره کشی جنسی مهم ترین مقصود قاچاق را تشکیل می دهد. یکی از معمول ترین نوع قاچاق انسان که به دلیل سود سرشار آن مطمح نظر گروه ها و باندهای سازمان یافته می باشد، قاچاق زنان و دختران برای استفاده از آنان در مکانهای فساد و فحشاء و وادار کردن آنها به روسپیگری و بعضاً بکارگیری آنها به عنوان پیش خدمت می باشد.
 
 درحال حاضر تجارت دختران و زنان جوان توسط باندهای قاچاق انسان از نقاط مختلف جهان به اروپا و دیگر مناطق جهان ابعاد گسترده تری پیدا کرده است. قاچاقچیان انسان، زنان و دختران جویای کار را با وعده شغل مناسب و درآمد سرشار فریب می دهند و آنان را چون بردگان و اسیران  قرون گذشته در انبار کشتی ها پنهان می کنند و با وضع رقت باری به کشورهای اروپایی یا دیگر کشورهای مقصد می رسانند. اما بسیاری از این مهاجران غیر قانونی به چنگ مافیایی می افتند و سر از مراکز فساد در می آورند. افزایش قاچاق زنان و دختران به خاطر سود سرشاری که نصیب قاچاقچیان می کند به صورت یک فاجعه جهانی درآمده است. دولتها نیز با همه کوشش ها و اجرای طرح هایی جهت مبارزه با این پدیده شوم، هنوز نتوانسته اند توفیقی در جلوگیری از قاچاق زنان به دست آورند.
 
اندک داده های موجود نشان می دهند که قاچاق زنان یک معضل به راستی جهانی است که تقریباً هیچ منطقه ای از جهان از آثار زیانبار آن در امان نیست. همچنین آمارها از آن حکایت دارند که این معضل هر چند در طی سده ها و دهه های گذشته نیز وجود داشته، تنها از ابتدای دهه 1990 چنین ابعاد گسترده و شگفت آوری یافته است. همراه با این رشد سرسام آور، در جغرافیای توزیع قاچاق زنان نیز تحولاتی صورت گرفته است؛ بدین ترتیب که مسیرهای سنتی قاچاق زنان که آسیای شرقی و آفریقا بودند، کم کم در برابر حجم عظیم انتقال زنان از اروپای شرقی اهمیت کمتری پیدا می کنند. حتی کشور ایران نیز با مواردی از این معضل روبرو بوده است.  
 
ساده ترین دلیلی که می توان برای توضیح افزایش قاچاق زنان در سالهای اخیر آورد، سودآوری کلان آن است. در واقع قاچاقچیان به خوبی اطلاع دارند که سود بالقوه این فعالیت که از آن به عنوان « بردگی عصر معاصر» یاد می شود، بسیار بالا است و خطر تحت تعقیب قرار گرفتن آنان نیز به نسبت کم است.  
 
از آغاز سده بیستم چندین سند بین المللی برای سرکوب قاچاق انسان تدوین گردید که مورد تصویب دولتها قرار گرفت. اما هیچ یک از آن اسناد بین المللی نتوانسته اند موفقیتی در سرکوب یا پیشگیری از این جرم داشته باشند. نکات ضعف اساسی موجود درا ین اسناد ، عمده ترین مانع دستیابی آنها به اهداف مقرر گشته برایشان محسوب می شد. مقاوله نامه 18 مه 1904 که در واقع نخستین سند حقوق بشری است که برای زنان به تصویب رسیده است از پیش فرض ها و تعصبات نژادپرستانه تهی نیست، وتنها زنان سفیدپوست را پوشش می دهد. یکی از نقاط ضعف بارز این مقاوله نامه این است که مساله مجرمانه ساختن اصلاً در آن مطرح نشده است. به سخن دیگر، در حالی که تمامی هدف این مقاوله نامه را تلاش جهت پیشگیری و جلوگیری از خرید و فروش زنان و نیز کمک و حمایت از اینگونه زنان و دختران تشکیل      می دهد، این مقاوله نامه از اعلام صریح خریدو فروش زنان و دختران به عنوان یک جرم بین المللی خودداری می ورزد. درحالی که انتظار معقول این می بود که یا در خود این مقاوله نامه، این کار به عنوان جرمی بین المللی که قابل مجازات در همه دولت های طرف مقاوله نامه باشد، مطرح     می گردد، یا اینکه خود دولتهای متعاهد ملزم می گشتند که این اقدام را به عنوان جرم در قوانین داخلی خویش تعیین کنند.
 
در قرارداد  1921 نیز می توان گفت که از بسیاری جهات نسبت به اسناد پیشین پیشروتر و کامل تر بود، ولیکن شاید بشود مشکل اصلی این قرارداد را همان مشکل کل نظام جامعه ملل قلمداد کنیم که عبارت بود از نداشتن ساز و کارهای کارآمد برای به اجراء گذاردن توافقات بین المللی. از سوی دیگر بسیاری از کشورهایی که شدیداً درگیر قاچاق زنان بودند، از امضای آن خودداری ورزیدند. وجود مستعمرات بسیار نیز موجب می شد که عملاً بسیاری از کشورها از شمول این قرارداد بین المللی بیرون باقی بمانند.در مورد قرارداد 1993 نیز می توان بیان کرد که پیش از آن که این قرارداد که چیز خیلی تازه ای نسبت به سه قرارداد پیشین در بر نداشت، بتواند اثر بخشی خود را نشان بدهد، جنگ جهانی دوم آغاز شد و بدین ترتیب هرگونه توافق بین المللی میان دولت ها عملاً  به کنار گذارده شد. 
 
  در خصوص کنوانسیون سرکوب قاچاق اشخاص و بهره کشی از روسپیگری دیگران، نکته جالب اینجاست که این کنوانسیون که به قصد سرکوب قاچاق اشخاص تدوین گشته بود، از هر کاری در زمینه پیشگیری از این قاچاق سخن به میان می آورد، جزآنچه که به راستی به سرکوب این کار مربوط می شود و همان مجازات مرتکبان آن است. در واقع عبارت بندی برخی از مواد این کنوانسیون که به قاچاق اشخاص مربوط می شود کاملاً یادآور مقاوله نامه بین المللی 18 مه 1904 است که درآن نیز سخنی از مجازات مجرمان به میان نمی آمد و تنها بر پیشگیری تاکید می شد. دقت در مفاد این مواد نیز نشانگر تاکید بر کنترل، وضع مقررات جهت حفاظت از مهاجران، تبلیغات مناسب، تدابیر نظارتی و تدابیری جهت اطلاع از ورود قاچاقچیان و قربانیان قاچاق می باشد، و در هیچ جایی بر لزوم مجازات آنان تمرکز نمی شود.
 
در کنوانسیون 1949، مشکل مهم پیوند زدن قاچاق زنان به تنها مساله روسپیگری و بهره کشی جنسی از آنان و نیز فقدان وضع مجازات برای مرتکبان بود. ابهام در چگونگی برخورد با قربانیان قاچاق زنان نیز یکی دیگر از مشکلات موجود در این اسناد بین المللی بود و نوع حمایتی که می بایست از این زنان صورت    می گرفت، کاملاً  به صلاحدید خود دولتهای متعاهد واگذار می شد. در نتیجه از سال 1949 که آخرین سند بین المللی مربوط به قاچاق زنان به تصویب رسید، تا دسامبر سال 2000 که پروتکل پیشگیری، سرکوب و مجازات قاچاق اشخاص به ویژه زنان و کودکان مورد تصویب قرار گرفت، چندین سند بین المللی دیگر نیز تدوین گشت که هر چند هدف اصلی آنها را مبارزه با این قاچاق تشکیل نمی داد، به صورت ضمنی و جانبی این مساله را نیز مورد توجه قراردادند که چندان مورد توجه ما نیست.
 
با توجه به واقعیت نقاط ضعف موجود در اسناد بین المللی پیشین، مجمع عمومی ملل متحد در 1998 تصمیم گرفت تا سند جدیدی را برای مقابله با قاچاق اشخاص، به ویژه زنان و کودکان تدوین کند تا بدین ترتیب نسبت به تحولات پدید آمده در چند دهه ای که از تصویب اسناد پیشین می گذشت، واکنش مناسبی نشان بدهد. در خصوص این پروتکل نیز می توان گفت که مشکل اصلی آن نه از مفاد درون پروتکل، بلکه از احتمال عدم تصویب آن از سوی بسیاری از دولتها ناشی می شود. 
 
مهم ترین مشکل درونی این پروتکل به عدم امکان شمول و اعمال آن بر جرایم قاچاق اشخاص است که توسط افرادی کمتر از سه نفر و یا فاقد گروهی سازمان یافته ارتکاب می شود. اما مشکل بیرونی دیگری که به آن اشاره شد، بسیار مهم تر است. درهر حال باید منتظر ماند و دید که این سند بین المللی، هنگامی که لازم الاجراء شود، تا چه حد در عمل به پیش گیری، سرکوب و مجازات قاچاق اشخاص به ویژه زنان و کودکان یاری خواهد رساند.
 
کشور جمهوری اسلامی ایران نیز خطر این جرم فراملی را به خوبی احساس کرده و اقداماتی را نیز در این زمینه از جمله تصویب قانون مبارزه با قاچاق انسان در تیر ماه 1383 انجام داده است.
تصویب قانون مبارزه با قاچاق انسان در تاریخ 28/4/1383 توسط مجلس شورای اسلامی با توجه به اینکه در قوانین داخلی تا قبل از تصویب این قانون ، قانون خاصی که کاملاً مربوط به این عنوان مجرمانه باشد، تصویب نشده بود، گام بزرگی است که خلاء های موجود را تا حد زیادی پوشش می دهد. علاوه بر این، با توجه به تعریف ارائه شده در این قانون از قاچاق انسان که شباهت قابل توجهی به تعریف مقرر در کنوانسیون 2000 دارد در حقیقت چارچوب قانونی جهت تعریف جرم تا حدود زیادی در اختیار مقامات رسیدگی کننده قرارداده شده که خود مانع بزرگی در جهت تجاوز به حقوق وآزادی های مردم و آزادی رفت و آمد تلقی می گردد.
 
 
قانون مبارزه با قاچاق انسان درخصوص جرم انگاری تنها به قاچاق زنان و دختران و بهره کشی جنسی اکتفاء ننموده و قاچاق انسان اعم از زن و مرد را به منظور بهره برداری جنسی و غیرجنسی شامل فحشاء، برداشت اعضاء و جوارح، بردگی و ازدواج را مشمول این عنوان مجرمانه قرارداده است که خود از نکات مثبت و قابل قبول در این قانون تلقی می گردد. اما مورد دیگری را که شاید بتوان از آن به عنوان یکی از ویژگی های مهم و بر جسته این قانون یاد کرد اشاره قانونگذار به سازمان یافته این جرم است. هر چند که قانونگذار در این قانون از ارائه تعریفی واضح و مصرح درباره جرائم سازمان یافته خودداری نموده است، اما با توجه به اینکه در قوانین داخلی پدیده سازمان یافته به عنوان یک جرم جمعی و خاص نگاه نشده و سابقه جرم انگاری نیز در این خصوص وجود ندارد. لذا پذیرش ارتکاب قاچاق انسان بطور سازمان یافته در این قانون می تواند نقطه عطفی در جهت توجه بیشتر به جرایم سازمان یافته و تدوین قانون خاص در آینده باشد. به ویژه آنکه با توجه به موقعیت خاص جغرافیایی ایران، وجود و فعالیت سازمان های بزرگ بزهکار بعید نیست.
 
 پذیرش مسئولیت کیفری برای اشخاص حقوقی و در نظر گرفتن مجازاتهای تکمیلی، تحت عنوان انفصال دائم یا موقت برای کارکنان دولت (ماده4)، ابطال پروانه فعالیت یا مجوز و تعطیلی موسسه و شرکت برای موسسات و شرکتهای خصوصی (ماده 5)، از جمله نکات بارز این قانون بشمار می آید. اما از نکات ضعفی که در این قانون می توان به آن اشاره کرد، اینکه : در خصوص سیاست جنایی ایران در رابطه با قاچاق انسان و با عنایت به اینکه مطابق با این قانون، جرم قاچاق انسان هم بطور سازمان یافته و هم غیر سازمان یافته قابل ارتکاب می باشد، الزاماً قانونگذار می بایست درسیاست کیفری خود و در برخورد با این دو نوع نحوه ارتکاب  قاچاق انسان( بطور سازمان یافته وغیر سازمان یافته) چه از لحاظ اثباتی و چه از لحاظ واکنش اجتماعی با یک شیوه برخورد گردد.               
 
شاید یکی از عمده ترین ایرادات وارده بر این قانون را بتوان مربوط به مساله حمایت از بزه دیدگان و پیشگیری از وقوع جرم دانست. حمایت از اشخاص بزه دیده در این قانون تا حدی نادیده گرفته شده است و در مواد قانونی به آن تصریح نگردیده که تا حدی این شبهه را بوجود می آورد که اشخاص قاچاق شده نه به عنوان بزه دیده، بلکه تا حدودی بعنوان بزهکار تلقی شوند که این نگرانی در مورد بزه دیدگان موجب خواهد شد که مجنی علیه این جرایم از طرح موضوع با دستگاههای ذیربط خودداری نماید. از طرفی این امر باعث شد که نه تنها پیشگیری از جرم محقق نگردد بلکه راه برای شناسایی باندهای بزهکار از طریق راهنمایی بزهدیدگان کاملاً مسدود گردد.
 
 
 
 
 
 
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
1) بیان مسأله تحقیق: 15
2) اهمیت و ضرورت انجام تحقیق: 18
3) مرور ادبیات و سوابق مربوطه : 18
4) جنبه جدید بودن و نوآوری در تحقیق: 20
5) اهداف مشخص تحقیق 20
6) هدف کاربردی: 21
7) سوالات تحقیق 21
8) فرضیه های تحقیق: 22
9) روش پژوهش: 22
 
بخش اول کلیات 24
1.1.فصل اول: تعاریف اصطلاحات مرتبط و تشریح ساختار قاچاق 26
1.1.1.مبحث اول: تعاریف 26
الف) معنای لغوی قاچاق 26
ب) جرایم سازمان یافته 28
پ ) مهاجرت غیر قانونی و بین المللی 30
ت ) فروش کودکان 31
ث ) فساد و انحطاط اجتماعی 31
ج ) تجاوز 31
ح ) فحشا 32
خ) روسپی گری 33
د ) توریسم جنسی 34
ذ ) قاچاق انسان 36
2.1.1.مبحث دوم : انواع قاچاق 39
بند اول : موضوع عایدات دولت 39
بند دوم: غیر موضوع عایدات دولت 39
2.2.1.1.گفتار دوم: قاچاق خدمات 40
بند اول : امور گمرکی 40
بند دوم : مالکیت فکری: 41
3.2.1.1.گفتار سوم : قاچاق اشخاص 41
بند اول : قاچاق اشخاص (عام) 41
بند دوم : قاچاق اشخاص ( خاص) 44
3.1.1.مبحث سوم : پیشینه تاریخی بزه قاچاق انسان 46
1.3.1.1.گفتار اول: پیشینه فراملی 46
2.3.1.1.گفتاردوم: پیشینه ملی 48
4.1.1.مبحث چهارم:  ویژگی های پدیده قاچاق انسان 50
1.4.1.1.گفتار اول : سازمان یافته بودن 50
2.4.1.1.گفتار دوم : فرا ملی بودن 54
2.1.فصل دوم : عناصر تشکیل دهنده بزه قاچاق انسان 56
1.2.1مبحث اول : عنصر قانونی 56
2.2.1.مبحث دوم : عنصر مادی 57
1.2.2.1.گفتار اول : جرم تام 58
بند اول : رفتار مادی مثبت 58
بند دوم: نتیجه مجرمانه 65
2.2.2.1.گفتار دوم : جرم ناقص 67
3.2.2.1.گفتار سوم : شروع به جرم 67
بند اول :‌عنصر قانونی 69
بند دوم: عنصر مادی 69
بند سوم :  عنصر روانی 70
4.2.2.1.گفتار چهارم:‌ جرم محال 71
5.2.2.1.گفتار پنجم: جرم عقیم 72
3.2.1.مبحث سوم: عنصر روانی 73
4.2.1.مبحث چهارم:  اعمال در حکم قاچاق انسان 76
1.4.2.1.گفتار اول : عنصر قانونی 76
2.4.2.1.گفتار دوم : عنصر مادی 77
3.4.2.1گفتار سوم : عنصر روانی 78
5.2.1.مبحث پنجم: صور مختلف طرق ارتکاب جرم قاچاق انسان 80
1.5.2.1.گفتار اول : قاچاق انسان به مباشرت 80
2.5.2.1.گفتار دوم:‌قاچاق انسان به معاونت 80
3.5.2.1.گفتار سوم: قاچاق انسان به تسبیب 81
6.2.1.مبحث ششم : تبیین فحشاء ناشی از قاچاق انسان 82
1.6.2.1.گفتار اول: فحشاء و عوامل تشکیل دهنده آن 84
2.6.2.1.گفتار دوم : وجوه افتراق فحشا و زنا 87
3.6.2.1.گفتار سوم : ارتباط فحشا با مبانی نظام های حقوقی 88
بند اول : مبانی نظام حقوقی مذهبی جرم گرا 90
بند دوم : مبانی نظام حقوقی غیر مذهبی جرم زدا 91
3.1.فصل سوم: قاچاق زنان 93
1.3.1.مبحث اول : پیشینه قاچاق زنان 93
2.3.1.مبحث دوم : مفهوم قاچاق زنان 103
3.3.1.مبحث سوم : رکن شناسی قاچاق زنان 106
1.3.3.1.گفتار اول : رکن قانونی 106
2.3.3.1.گفتار دوم : رکن مادی 119
بند اول : فعل مثبت مادی 120
بند دوم : شروع به جرم 125
بند سوم : معاونت 127
3.3.3.1.گفتار سوم:‌رکن معنوی 129
بند اول : سوء نیت عام 129
بند دوم: سوءنیت خاص 131
بند سوم: انگیزه 132
4.3.1.مبحث چهارم: موقعیت بزه دیده در پدیده قاچاق زنان 139
1.4.3.1.گفتاراول: وضعیت عمومی قربانیان 139
بند اول: سن 139
بند دوم: میزان تحصیلات 140
بند سوم: خانواده 141
2.4.3.1.گفتار دوم :‌نحوه قاچاق زنان 141
بند اول: سوءاستفاده از عملکرد نهادهای عدالت کیفری 141
بند دوم :‌ حیله های اغفال قربانیان 142
5.3.1.مبحث پنجم:‌ ضرورت جرم انگاری و علل پیدایش پدیده قاچاق انسان 147
1.5.3.1.گفتار اول :‌علل فرهنگی و اجتماعی 152
بند اول :‌ازدواج نا مناسب 154
بند دوم :‌ خشونت 155
بند سوم : از هم گسیختگی خانواده و تضعیف روابط افراد 158
2.5.3.1.گفتار دوم: علل روانشناختی 161
بند اول: اعتماد به نفس پائین 162
بند دوم: تجاوز 163
بند سوم:  آرمان گرایی 163
بند چهارم :‌ بیماری روانی 165
3.5.3.1.گفتار سوم: علل اقتصادی 166
بند اول: فقر 166
بند دوم: تطمیع وسود آوری 168
4.5.3.1.گفتار چهارم : علل حقوقی 169
بند اول : عدم اثبات جرم 169
بند دوم: خلاء قانونی 170
بند سوم : فساد در سیستم دادرسی 171
بند چهارم : قانونی شدن روسپیگری 172
5.5.3.1.گفتار پنجم : علل بین المللی 173
بند اول:‌پدیده جهانی شدن 173
بند دوم : عدم وجود اراده کافی بین المللی 176
6.3.1.مبحث ششم : واکنش های کیفری در قبال پدیده قاچاق انسان 178
1.6.3.1.گفتار اول: کیفر قاچاق ساده و بطور سازمان یافته 180
2.6.3.1.گفتار دوم : ‌فاعل اصلی 181
بند اول:  اشخاص حقیقی 181
بنددوم: اشخاص حقوقی 184
3.6.3.1.گفتار سوم: کیفر معاونت 185
4.6.3.1.گفتار چهارم: کیفر شروع به جرم 186
5.6.3.1.گفتار پنجم : کیفیات مشدده درجرم قاچاق انسان 186
بند اول: کیفیات مشدده با توجه به وضعیت بزه دیده 186
بند دوم: کیفیات مشدده با توجه به وضعیت بزهکار 188
6.6.3.1.گفتار ششم: دیگر واکنش های تقنینی 189
بند اول:‌تعلیق اجرای کیفر 189
بند دوم: تخفیف مجازات 191
بند سوم:  مرور زمان 192
بند چهارم : صلاحیت قضایی 194
 
بخش دوم: پیامدها، تدابیر و سیاست جنایی ملی بین المللی در قبال قاچاق انسان 197
1.2.فصل  اول : پیامدهای قاچاق انسان 197
1.1.2.مبحث اول:  آثار شخصی 198
1.1.1.2.گفتار اول :  خدشه دار شدن کرامت انسانی 198
2.1.1.2.گفتار دوم: بهره کشی جنسی 199
3.1.1.2.گفتار سوم: ابتلا به بیماری 200
2.1.2.مبحث دوم: آثار مخرب خانوادگی 201
3.1.2.مبحث سوم: آثار مخرب اجتماعی منفی 202
4.1.2.مبحث چهارم: آثار اقتصادی و سیاسی 202
بند اول: پولشویی 203
2.2.فصل دوم: نگاهی تطبیقی تدابیر ملی و فراملی در قبال پدیده قاچاق انسان و قربانیان این بزه 208
1.2.2.مبحث اول: حمایت از هویت خصوصی قربانیان 208
1.1.2.2.گفتار اول: فراملی 208
2.1.2.2.گفتار دوم: ملی 212
2.2.2.مبحث دوم: تامین سلامتی جهانی بزه دیدگان 213
1.2.2.2.گفتار اول: فراملی 213
2.2.2.2.گفتار دوم: ملی 218
3.2.2.مبحث سوم:‌جبران سلامت 219
1.3.2.2.گفتار اول: فراملی 219
2.3.2.2.گفتار دوم: ملی 225
4.2.2.مبحث چهارم: حمایت برای بازگشت بزه دیده 226
3.2.فصل سوم: سیاست های جنایی داخلی و بین المللی در قبال پدیده قاچاق انسان 230
1.3.2.مبحث اول: کنش های تقنینی 230
2.3.2.مبحث دوم: کنش های قضایی 235
1.2.3.2.گفتار اول:  فحشاء در رویه قضایی 235
2.2.3.2.گفتار دوم: آدم ربایی در رویه قضایی 237
3.3.2.مبحث سوم : اقدامات آگاهی بخش نسبت به خطرات قاچاق انسان 241
1.3.3.2.گفتار اول: برگزاری کنفرانس های بین المللی درباره زنان 241
2.3.3.2.گفتار دوم: برگزاری کنفرانس های بین المللی درباره کودکان 244
4.2.فصل چهارم : نگاهی به ابعاد قاچاق انسان درجهان امروزی 248
1.4.2.مبحث اول: قاره اروپا 248
1.1.4.2.گفتار اول:  ایتالیا 251
2.1.4.2.گفتار دوم : اسپانیا 253
2.4.2.مبحث دوم: قاره آسیا 254
1.2.4.2.گفتار اول : قزاقستان 256
2.2.4.2.گفتار دوم : تاجیکستان 257
3.2.4.2.گفتار سوم : تایلند 257
4.2.4.2.گفتار چهارم : اسرائیل 258
5.2.4.2.گفتار پنجم : ایالات متحده آمریکا 259
5.2.فصل پنجم : قاچاق انسان در پرتو اسناد بین المللی 265
1.5.2. مبحث اول: کنوانسیونها 265
1.1.5.2.گفتار اول: کنوانسیون منع برده داری 265
بند اول : کنوانسیون 1926 266
بند دوم: کنوانسیون 1956 266
2.1.5.2.گفتار دوم : کنوانسیون پالرمو و پروتکل دوم الحاقی به آن 268
3.1.5.2.گفتار سوم: کنوانسیون سرکوب قاچاق اشخاص و بهره کشی از روسپیگری دیگران مصوب 2 دسامبر 1949 269
4.1.5.2.گفتار چهارم : کنوانسیون هر نوع تبعیض علیه زنان 273
2.5.2.مبحث دوم: کنفرانس ها 274
1.2.5.2.گفتار اول: کنفرانس نایروبی 274
2.2.5.2.گفتار دوم:  کنفرانس سازمان  ملل متحد درباره خشونت علیه زنان 277
3.1.5.2.گفتار سوم:  کنفرانس بالی 281
2.5.2.مبحث سوم:  عهد نامه ها 282
1.2.5.2.گفتار اول: مقاوله نامه بین المللی 18 مه 1904 راجع به تأمین یک حمایت موثر علیه معاملات جنایتکارانه موسوم به خرید و فروش سفید پوستان 282
2.2.5.2.گفتار دوم: مقاوله نامه بین المللی 4 مه 1910 راجع به جلوگیری از خرید و فروش سفیدپوستان 285
3.3.5.2.گفتار سوم: قرارداد بین المللی 30 سپتامبر 1921 الغای خرید و فروش نسوان و کودکان 286
حاصل سخن و پیشنهادها: 288
پیشنهادها 295
ضمائم 300
منابع: 316
 
 

توضیحات بیشتر و دانلود



صدور پیش فاکتور، پرداخت آنلاین و دانلود

بررسی جرم قاچاق انسان در ایران و اسناد بین المللی و نحوه مواجهه با آن

بررسی جرم قاچاق انسان در ایران و اسناد بین المللی و نحوه مواجهه با آن

هدف از این پایان نامه بررسی جرم قاچاق انسان در ایران و اسناد بین المللی و نحوه مواجهه با آن می باشد


مشخصات فایل
تعداد صفحات315
حجم0 کیلوبایت
فرمت فایل اصلیdoc
دسته بندیفقه،حقوق،الهیات

توضیحات کامل

دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق بین الملل

بررسی جرم قاچاق انسان در ایران و اسناد بین المللی و نحوه مواجهه با آن

 
 
 
 
 
چکیده : 
قاچاق انسان دارای سابقه طولانی است و لیکن به استناد بعضی از شواهد قاچاق انسان از قدیم الایام وجود داشته و تاریخچه آن به دوران باستان باز می گردد.قاچاق انسان در دوران گذشته به بردگی انسانها مشهور بوده است و یکی از پدیده های خطرناک به شمار می رفت.در جهان کنونی تمامی دولتها در سطح جهان کم و بیش در گیر این پدیده شوم و هراس انگیز شده اند.قاچاق انسان عبارت است از حرکت دادن غیر قانونی و مخفیانه اشخاص در مرزهای ملی،عمدتاً از کشورهای در حال توسعه و کشورهای دارای اقتصاد در حال گذر،با هدف نهایی واداشتن زنان و دختران به وضعیت بهره کشانه و ستمگرانه از لحاظ جنسی  و اقتصادی به منظور سود به کار گیرندگان،قاچاقچیان و سندیکاهای جنایتکار و دیگر گروه های مرتبط با قاچاق همچون کارخانگی،ازدواج دروغین،استخدام مخفیانه و فرزند خواندگی دروغین است.
 
از جمله اقدامات غیر انسانی که در این زمان گریبانگیر جامعه می باشد مسئله قاچاق انسان است که امروزه نیز نظاره گر افزایش آن می باشیم که توسط سازمانهای جنایتکار بین الملل صورت می گیرد.به موازات پیشرفت جوامع و توسعه تکنولوژی که در چند قرن اخیر صورت گرفته،ارتباطات اجتماعی و روابط انسانی نیز گسترده تر شده و به تبع آن اعمال مجرمانه و پدیده های ضد اجتماعی هم رشد روز افزونی یافته اند.قاچاق انسان را می توان بعد از قاچاق مواد مخدر و قاچاق اسلحه به عنوان سومین منبع درآمد به وسیله سازمانهای جنایی فراملی دانست.آنچه که بعنوان یک واقعیت در خصوص قاچاق انسان باید بیان کرد این است که در دهه گذشته قاچاق انسان به درجه ای عالمگیر رسیده تا جایی که هیچ کشوری از آن در امان نمی باشد.قاچاق انسان یک مسئله فزاینده و آن شامل بهره برداری جنسی و بهره کشی کاری قربانیان است که در همه مناطق جهان وجود دارد.مردان و زنان هر دو ممکن است که قربانی قاچاق شوند اما قربانی اصلی در جهان زنان و دختران و کودکان هستند که اکثریت برای اهداف جنسی قاچاق می شوند.مقابله ملی و بین المللی با چنین جرائمی نیازمند چارچوب حقوق خاصی است که همکاری گسترده اعضای جامعه ملی و بین المللی را طلب می کند.
 
هدف از این پایان نامه بررسی جرم قاچاق انسان در ایران و اسناد بین المللی و نحوه مواجهه با آن می باشد.
 
 
کلید واژه:
بردگی
قاچاق انسان
سازمانهای جنایتکار
مقابله ملی و بین المللی
همکاری گسترده
 
 
 
مقدمه: 
قاچاق انسان دارای سابقه طولانی است و لیکن به استناد بعضی از شواهد قاچاق انسان از قدیم الایام وجود داشته و تاریخچه آن به دوران باستان باز می-گردد. به موازات پیشرفت جوامع و توسعه تکنولوژی که در چند قرن اخیر صورت گرفته، ارتباطات اجتماعی و روابط انسانی نیز گسترده تر شده و به تبع آن اعمال مجرمانه و پدیده های ضد اجتماعی هم رشد روزافزونی یافته اند. این جرایم و فعالیتهای مجرمانه که معمولاً دارای پیچیدگی خاصی بوده و با برنامه ریزی و سازماندهی صورت می پذیرد بعضاً پا را از عرصه مرزهای داخلی کشورها فراتر نهاده و به صورت یک پدیده فراملی در عرصه بین المللی مطرح می شوندو این جرایم که با خصوصیت فراملی و سازمان یافتگی شناخته شده-اند دارای ویژگی های خاصی می باشند که مبارزه با آنها جز از طریق اقدامات هماهنگ و در چار چوب یک همکاری بین المللی میسر نیست که از جمله این پدیده-ها می توان به قاچاق انسان اشاره کرد که در سال 1990 به عنوان معضل مطرح گردید . قاچاق انسان امری است که مطرح شدن آن به عنوان معضل جدی به ابتدای قرن بیستم بر می گردد .هر چند که از لحاظ شکلی در ادوار مختلف تغییر یافته است مثلاً زمانی خرید و فروش زنان قاچاق محسوب می شد و زمانی دیگر انتقال بردگان و سیاه پوستان برای به کارگیری در مزارع و معادن و یا استفاده در جنگلها . 
 
در این سال بود که مقاوله نامه بین المللی در پاریس راجع به تأمین یک حمایت موثر علیه معاملات جنایتکارانه موسوم به خرید و فروش سفیدپوستان به امضاء رسید. پس از این اسناد دیگری در این زمینه منعقد گردید که از جمله آنها می توان به کنوانسیون-های 1910، 1912، 1933 و 2000 که کنوانسیون اخیرالذکر در خصوص سرکوب و مجازات قاچاق اشخاص، به ویژه زنان و کودکان منعقد گردیده است.قاچاق انسان یکی از جرایم سازمان یافته فراملی است .این جرم که جوهره آن نقض شدید حقوق بشر بزه دیدگان قاچاق انسان است، همزمان موجب شکلی از بردگی نوین است به همین دلیل این جرم با صدای بلند از سوی جامعه جهانی تقبیح شده است. به اعتقاد بعضی از صاحبنظران مشکل قاچاق انسان در قرن بیست و یکم همچون استعمارگری قرن نوزدهم و جنگ سرد قرن بیستم است. این تعبیر ظریف در کنار رشد روزافزون جلوه های فراملی قاچاق انسان ، یاد آور لزوم مبارزه ای همه جانبه با این معضل جهانی است و تحقق این خواسته نیز مستلزم به کارگیری ابزارهای جهانی است. 
 
پژوهش های جامعه شناسان گواه آن است که نوعاً شکاف طبقاتی و گستره دامنه فقر و اقدامات فرصت طلبانه شبکه های قاچاق انسانی که چتر خود را برای فریب و اغواء عناصر گرفتار در چاه استیصال پهن کرده اند، موجبات پدیدار شدن معقوله قاچاق انسان ، کودکان، زنان و فقرا را فراهم آورده است. در این راستا و در جهت مبارزه با قاچاق انسان جامعه ملل اقدامات بسیاری انجام داد که متأسفانه به علت وجود مشکلات ایجاد شده این اقدامات به نتیجه نرسیده است و از آنجایی که حجم عمده فعالیتهای مربوط به قاچاق انسان به صورت سازمان یافته و از طریق گروه های تبهکار صورت می پذیرد که دارای تشکیلات منسجم و منظمی هستند، سازمان ملل لازم دید تا به مسئله قاچاق انسان به عنوان یک پدیده تبهکارانه سازمان یافته نگاه کند. در این راستا سازمان اقدامات بسیار عدیده ای را انجام داد که از آن جمله می توان به برگزاری کنگره های پنج سالانه پیشگیری از جرم و اصلاح بزهکاران اشاره نمود که عمده محور اصلی مباحثات آن کنگره ها مبارزه با جرایم سازمان یافته و یکی ازموارد مهم آن قاچاق انسان بود. در نهایت در سال 2000 میلادی بود که اقدامات سازمان ملل تحت یک کنوانسیون به نام کنوانسیون سازمان ملل علیه جنایات سازمان یافته فراملی موسوم به کنوانسیون پالرمو انجامید و مبارزه با این جنایات سازمان یافته فراملی هماهنگ شده و تحت کنوانسیون واحدی قرار گرفت. 
 
 
 
 
 
 
 
 
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه 
 
بخش اول: کلیات 
فصل اول: کلیات و تعاریف
1- قاچاق 
2- جرایم سازمان یافته 
3- قاچاق انسان 
4- مهاجرت 
فصل دوم: پیشینه تاریخی پدیده قاچاق انسان 
1- پیدایش بردگی در جهان 
2- پیدایش بردگی در ایران و اسلام 
3- مقایسه بردگی و قاچاق انسان 
4-مقایسه قاچاق انسان و قاچاق مهاجران
فصل سوم: عوامل قاچاق انسان 
1- عوامل اقتصادی 
2- عوامل فرهنگی – اجتماعی 
3- عوامل بین المللی 
4- عوامل سیاسی  
 
بخش دوم:پیامدهای قاچاق انسان
فصل اول:تبعات مختلف قاچاق انسان
1-پیامد اقتصادی-سیاسی
2-پیامد اجتماعی-فرهنگی
3-پیامد روانی -بهداشتی
فصل دوم:ویژگی های قاچاق انسان
1-سازمان یافتگی و فراملی بودن
2-قصد قاچاقچیان برای ارتکاب جرم
3-استمرار و انگیزه قاچاقچیان برای بدست آوردن سود یا منفعت مالی
فصل سوم:شیوه ها ی قاچاق انسان
1-قاچاق انسان برای تهیه اعضاء بدن
2-فرزند خواندگی دورغین
3-توریسم جنسی
4-ازدواج صوری
 
بخش سوم:قاچاق انسان از نگاه آماری
فصل اول:قاچاق انسان از نگاه آمار ملی و بین المللی
1-قاچاق انسان از نگاه آمار ملی
2-قاچاق انسان از نگاه آمار بین المللی
فصل دوم:قاچاق انسان در اسناد ملی
1-قاچاق انسان در قوانین قبل از انقلاب
2-قاچاق انسان در قوانین بعد از انقلاب
3-قوانین مرتبط با قاچاق انسان در نظام حقوقی ایران
فصل سوم:قاچاق انسان در اسناد منطقه ای و بین المللی
1-اسناد و اقدامات قاره آسیا
2-اسناد و اقدامات قاره آمریکا
3-اسناد و اقدامات قاره اروپا
4-میثاق جامعه ملل
5-کنوانسیون سرکوب قاچاق اشخاص و بهره کشی از روسپیگری دیگران
6-کنوانسیون سازمان ملل علیه جرائم سازمان یافته فراملی و پروتکل پیشگیری،سرکوب و مجازات قاچاق اشخاص به ویژه زنان و کودکان
 
بخش چهارم:نگاه اجمالی به مصادیق و کشورها و گروه های درگیر قاچاق انسان
فصل اول:مصادیق و کشورها و گروه های  درگیر  قاچاق انسان
1-مصادیق قاچاق انسان
2-کشورها و گروه های درگیر قاچاق انسان
فصل دوم:اقدامات پیشگیرانه در مورد قاچاق انسان
1-اقدامات پیشگیرانه در سطح ملی-داخلی
2-اقدامات پیشگیرانه در سطح منطقه ای-بین المللی
فصل سوم:مشکلات مقابله با قاچاق انسان
1-مشکلات مقابله با قاچاق انسان در سطح ملی
2-مشکلات مقابله با قاچاق انسان در سطح بین المللی
فصل چهارم:مقابله با قاچاق انسان
1-مقابله با قاچاق انسان در سطح ملی
2-مقابله با قاچاق انسان در سطح بین المللی
نتیجه گیری
راهکارها و پیشنهادها
منابع
پیوست
چکیده انگلیسی
 
 
 

توضیحات بیشتر و دانلود



صدور پیش فاکتور، پرداخت آنلاین و دانلود

دانلود ادبیات نظری تحقیق شناسایی حق فرد به شخصیت حقوقی در حقوق بین الملل، شخصیت حقوقی افراد

ادبیات نظری تحقیق شناسایی حق فرد به شخصیت حقوقی در حقوق بین الملل، شخصیت حقوقی افراد

ادبیات نظری تحقیق شناسایی حق فرد به شخصیت حقوقی در حقوق بین الملل، شخصیت حقوقی افراد

دانلود ادبیات نظری تحقیق شناسایی حق فرد به شخصیت حقوقی در حقوق بین الملل، شخصیت حقوقی افراد

ادبیات نظری تحقیق شناسایی حق فرد به شخصیت حقوقی در حقوق بین الملل
 شخصیت حقوقی افراد
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 93 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 40

ادبیات نظری تحقیق شناسایی حق فرد به شخصیت حقوقی در حقوق بین الملل، شخصیت حقوقی افراد در 40 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.

 

بخشی از متن :

سیر شناسایی حق فرد به شخصیت حقوقی در حقوق بین­الملل

طی سالیان دراز و فراز و نشیب های بسیار، همراهِ تحولات گسترده حقوق بین­الملل و خصوصاً ظهور و بروز حقوق بشر و گسترش قابل ملاحظه آن، حق بر شخصیت حقوقی افراد انسانی نضج یافته و به تدریج پیشرفت نمود تا به موقعیت کنونی خود نایل گشت. به این ترتیب، افراد که در عرصه بین­المللی وضعیتی شیء گونه داشتند ابتدائاً در آثار و باورهای علمای علم حقوق بین الملل و متعاقباً در رویه و عملکرد موضوعات و مراجع بین المللی به عنوانِ موضوعات بین المللی پذیرفته شدند و از این رو مفهوم شخصیت بین المللی در خصوص افراد شکل گرفت و در پس آن با ظهور حقوق بشر و تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر، حق تمامی افراد بشری به شناسایی در مقابل قانون یا به عبارت دیگر حق افراد به شناسایی شخصیت حقوقی مورد پذیرش جامعه جهانی واقع شد؛ حق مزبور برای رسیدن به موقعیت فعلی و شناسایی جهانی در خصوص تمامی اعضای خانواده بشری، مسیر طولانی پیموده است، که بیان این فرآیند، ارزش و اعتبار این حق را بیشتر آشکار می نماید. بر این اساس، آنچه در فصل حاضر در خصوص حق افراد به شناسایی شخصیت حقوقی شان مورد توجه قرار گرفته، این مسئله است که حقوق بین الملل برای شناسایی این حق به عنوان یک حق بشری برای یکایک انسان ها چه روندی را طی نموده است؟ و در نتیجه کدام تحولات تاریخی جایگاه فرد، از اجزا تشکیل دهنده دولت، به موضوع حقوق بین الملل که دارای شخصیت حقوقی بین المللی و متعاقباً حق بر شناسایی آن است، تغییر نموده است؟ پاسخ این مسائل را در ذیل پی می گیریم. چرا که برای تبیین حق فرد به شخصیت حقوقی، دانستن چگونگی این تحولات امری لازم و راهگشا خواهد بود.

 

مبحث اول- دوره انحصار شخصیت حقوقی به دولت ها

با پیدایش عصر رنسانس، فعالیت بشری با قدرت و وسعت بسیار در طریقی نو گام نهاد. قدرت معنوی پاپ و امپراطور ساقط گردید و کشورهایی با حاکمیت مستقل و مطلق در صحنه جهانی به وجود آمدند.[1] ژان بدن فرانسوی که قابل توجه ترین فیلسوف قرن شانزدهم بود، در این زمان واژة حاکمیت را وارد علوم سیاسی کرد؛ از منظر وی حاکمیت دولت مطلق است، او نظم سیاسی را مبتنی بر حاکمیت مقتدر و مطلق می دانست.[2] در واقع وی در اندیشه آن بود که مثلث دولت، حاکمیتِ مسلط و شاه را به صورت یک قاعده حقوقی- سیاسی درآورده و به کرسی بنشاند[3]؛ براین اساس با تأثیر از نظریات فلاسفه، در قرن شانزدهم حاکمیت مفهوم جدید و خطرناک «قدرت نامحدود » را پیدا نمود.[4]

در قرن هفدهم حقوق بین الملل از منظر هوگو گروسیوس[5] متشکل از قواعد و اشکال رفتاری قابل اِعمال ما بین دولت ها در روابط ما بین خودشان بود.[6] در این راستا توماس هابز[7] از طرفداران افراطی نظریه حاکمیت، معتقد بود که حاکمیت نباید محدود باشد. او بر این باور بود که هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند زمامدار را محدود سازد؛ زیرا زمامدار قدرت کامل و مطلق دارد، همه اقدامات حکومت در دست او است و هیچ کس را بر او حق اعتراض نیست.[8] از این رو، مفهوم شخصیت حقوقی دولت در قرن هفدهم توسط گروسیوس و هابز شکل گرفت و توسعه داده شد.[9]

در این دوران با انعقاد معاهدات وستفالیا که در پایان جنگ های سی ساله مذهبی(1618-1648) میان قدرت های اروپایی به امضاء رسید[10]، دولت های امروزی که اولین عناصر تشکیل دهنده و مخاطبان اصلی حقوق بین الملل بودند، شکل گرفتند. البته لازم به ذکر است که دولت ها قبل از معاهدات وستفالی وجود داشتند و با هم در ارتباط بودند، لکن اساتید علم حقوق معمولاً شکل گیری دولت­های امروزی را از زمان شکل گیری این معاهدات می دانند.[11] چرا که طی این معاهدات حاکمیت و تساوی دولت ها به عنوان اصول بنیادین روابط بین الملل شناخته شدند.[12] براین اساس بلاشک در این دوران موجودیتی که به طور سنتی در حقوق بین الملل شناسایی شد، دولت ها بودند که با توجه به قدرتی که در دست داشتند، موضوع حقوقی اصلی بودند، در حالی که فرد موضوعی اشتقاقی بود که از دولت ناشی شده بود.[13] بدین سان در مدل وستفالیایی، دولت ها شخص حقوقی برتر بودند[14] و افراد انسانی تنها در سایه سار دولت ها و جزئی از آنها به شمار می رفتند. ایشان در عرصه بین المللی هیچ گونه حقوق و تکلیفی نداشتند.

لکن رویه قابل توجهی در این دوران وجود دارد که نشانگر اولین توجهات جامعه بین­المللی به حقوق فرد و مسئولیت بین المللی او است و آن عرفی است که در خصوص مجازات جرم دزدی دریایی،[15] در این سال ها در بین دولت ها رایج بوده است. سال های 1700 تا 1725 دوره طلایی دزدی دریایی محسوب می گردد.[16] بر این اساس به لحاظ آسیب ها و خطراتی که این جرم برای دولت­ها به همراه داشت، عرفی در عرصه بین المللی شکل گرفت که به موجب آن دزدی دریایی به منزله جرمی تلقی شد، که همه دولت ها می توانستند نسبت به آن اعمال صلاحیت[17] نمایند،[18] بدین معنا که دولت ها بر مبنای قانون داخلی شان فرد مجرم را گذشته از این که چه تابعیتی را داراست، مجازات نمایند. این چنین بود که حدود500-600 نفر از دزدان دریایی انگلیس و آمریکا بین سال های 1716 تا 1726 به مجازات اعدام محکوم شدند.[19] برخلاف آنچه امروزه در شمار جرایم موضوع صلاحیت جهانی مطرح می باشد، از این دوران تا صدها سال[20] صلاحیت جهانی تنها نسبت به جرم دزدی دریایی اعمال می­شد.[21] رویه ای که در روابط بین دولت های آن روز اعمال می شده، اگر چه از دید وظایف دولت­ها به آن نگریسته می­شد و دولت ها از جانب خویش اعمال صلاحیت می کردند و نه از جانب جامعه بین­المللی؛ و نیز قصد دولت ­ها از مجازات، شناسایی افراد به عنوان اشخاص دارای حقوق و وظایف بین­المللی نبوده است؛ لکن این امر تا حدودی آغازی است برای توجه به مسئولیت بین المللی اشخاص مرتکب جرم، به علاوه نظر به حمایت از اشخاص زیاندیده و قربانی جرمِ دزدی دریایی دارد، که در اغلب مواقع اشخاص خصوصی بودند. به این ترتیب بر مبنای عرف هایی که در قدیم برقرار شده بود، در واقع جرم دزدی دریایی به عنوان یک جرم تحت حقوق بین الملل مطرح بوده است. همانطور که در برخی از قوانین ملی[22] هم این امر تایید شده است.[23] در مورد مسئولیت بین المللی ناشی از این جرم در این دوران تاریخی نکته حائز اهمیت این است که حقوق بین الملل در این موارد مستقیماً تعهدات را بر افراد در ارتباط با دزدی دریایی تحمیل نکرده است؛ بلکه قدرت کشورها را بر تعقیب افراد مورد تأیید قرار داده است.[24] لذا در آن زمان فرد موضوعیتِ علی حده ای در حقوق بین الملل نداشته است. به طوری که برده داری به شدت شیوع داشت و در سال های 1650 تا 1800 تنها از قاره آفریقا قریب 12 میلیون انسان برای بردگی ربوده شدند. تجارت برده به عنوان یک فعّالیت مشروع و حتّی یک نهاد دولتی تلقّی می­شد و شناسایی­ برده داری به عنوان یک جرم بین­المللی دشوار بود.[25] لذا در این سال ها حقوق و تکالیف افراد در جامعه بین­المللی به هیچ وجه مورد پذیرش قرار نگرفته بود. با این حال، جرم انگاری دزدی دریایی را می­توان از ابتدایی ترین جرقه های شناسایی حقوق و تکالیف بین المللی افراد و به عبارتی شناسایی شخصیت حقوقی ایشان، محسوب نمود. اگرچه در این فقره نیز آنچه بیش از همه مدنظر جامعه جهانی آن روز بوده، شناسایی تکالیف و مسئولیت بین­المللی مستقیم مرتکبین این جرایم به عنوان موضوعات حقوق بین­الملل نبود بلکه، تکالیف دولت ها در زمینه تعقیب و مجازات این جرم موضوعیت داشته است. به عبارتی اگرچه تکالیف بین المللی علی الظاهر به طور مستقیم بر روی دزدان دریایی عملیاتی می­شد، لکن مطابق اصول فنی این تکالیف، مستقیما نسبت به دولت ها اعمال می شده و نه در خصوص افراد.[26]

در سال های اولیه قرن هجدهم نیز نظریه پردازانی چون واتل[27] همچنان بر تصوری دولت محور از جهان معتقد بودند.[28] در حقیقت نظریه سنتی وجود هرگونه حقوق بنیادین بین­المللی برای فرد و امکان اینکه این چنین حقوقی خلق شوند را نیز، انکار می کرد و همچنین ظرفیت افراد برای اجرای حقوق بین­المللی شان را، تکذیب می نماید. در واقع محرومیت افراد از چنین حقوق و ظرفیتی، به این دلیل است که در این زمان نظریه پردازان عقیده داشتند که، افراد نمی توانند ذینفع مستقیم حقوق بین المللی باشند. لذا باید به دولت خود برای دستیابی به حقوق خود تکیه نمایند.[29] در این میان فیلسوف برجسته فلسفه غرب امانوئل کانت که در این دوره می زیست برخلاف هم عصران خویش برای افراد انسانی حقوق و تکالیف قائل بود و به انسان به عنوان غایت می نگریست. مباحث وی در این خصوص اگرچه عمدتاً در فلسفه اخلاق مطرح بود، لکن توانست الگویی باشد برای حقوق دانان برجسته ای که سال ها بعد در پی توسعه و سپس تدوین شخصیت حقوقی فرد در حقوق بین الملل، تلاش نمودند.

اگرچه نگرش کانت در این دوران، این حقیقت را نقض نمی کند که، در این زمان دولت­های مستقل تنها موضوعات حقوق بین الملل بودند که حائز حقوق و تعهدات و در نتیجه شخصیت حقوقی بین المللی محسوب می شدند. در حالی که افراد تنها در ساختار وجودی دولت جایگاه و شخصیت داشتند و همچنان در نظام حقوق بین الملل حاکمیت مطلق، حقی برای دولت ها محسوب می شد که این حاکمیت استقلال و شخصیت حقوقی افراد را در عرصه بین المللی بر نمی تافت. به این ترتیب، آنچه که در حال حاضر به عنوان حقوق بشر، شخصیت انسانی، حیات، آزادی و برابری انسان ها شناخته می­شود، تا دهه های آخر قرن هجدهم تنظیم نشده بود.[30]

 

مبحث دوم - دوره موضوعیت انحصاری دولت ها همراه با تحول تدریجی مفهوم شخصیت حقوقی

اوپنهایم[31] حقوقدان مشهور آلمانی که در قرن نوزدهم میلادی می زیست؛ مفهوم اشخاص بین­المللی را مشتق شده از مفهوم حقوق ملل می داند و تأکید می نماید که، از آنجا که این قانون قسمتی از قواعدی است که دولت های متمدن آنها را در میان خودشان قواعدی الزام آور می دانند، هر دولتی که عضوی از دولت های متمدن و عضوی از خانواده ملل است، یک شخص بین المللی است.[32] وی معتقد است افراد نمی توانند موضوعات حقوق بین الملل باشند، نظر به اینکه آنها نمی توانند در عرصه حقوق بین­الملل صاحب حقوق و تکالیف باشند و حقوق بین الملل نیز نمی تواند حقوق بین­المللی را به افراد اعطا نماید. بر این اساس موقعیت افراد در حقوق ملل به این صورت است که ایشان صرفاً موقعیت شیئیتی[33]و ابزار گونه دارند.[34] لذا از منظر وی حقوق ملل اصولاً یک حقوق بین دولت ها است و دولت های دارای حق حاکمیت، اشخاص بین المللی و موضوعات حقوق ملل می باشند.[35] همچنین در راستای عقاید اوپنهایم برخی از تحلیلگران، از جمله تریپل[36] و به تبع وی آنزیلوتی[37] معتقد بودند که دولت ها تنها موضوع حقوق بین الملل هستند،[38] چرا که هیچ نهاد برتر و بالاتری از سطح دولت وجود ندارد و حقوق نشأت گرفته از اراده دولت هایی است که جامعه بین المللی را شکل داده اند، بنابراین آنها معتقد بودند که در عرصه بین المللی منحصراً دولت ها دارای شخصیت حقوقی می باشند.[39]

دیوان دائمی دادگستری بین المللی[40] نیز عقاید حقوقدانان آن زمان را تأیید کرده است. فرمولی که دیوان دائمی در قضیه ماوروماتیس[41] اجرا کرد با مفهوم دولت به عنوان تنها شخصیت حقوقی بین المللی مطابق است. به علاوه در حکم لوتوس مقرر می دارد[42]: حقوق بین الملل صرفاً در روابط بین دولت­ها الزام­آور است، زیرا آنها به صورت ارادی آن را پذیرفته اند. دولت ها اراده خود را از طریق معاهدات یا رویه­ها و یا عرف بیان می کنند. دولت ها تنها بازیگران بین المللی هستند، زیرا حقوق بین الملل بر روابط مابین آنها اعمال می شود.[43] این دیدگاه در نظریه مشورتی دیوان دائمی دادگستری در خصوص دانزیک نیز تصریح شده است. در این قضیه دیوان دائمی اعلام کرد که : این یک قاعده حقوقی است و به طور کلی در دکترین و رویه پذیرفته شده است که معاهدات بین المللی حقوق را مستقیماً به افراد ارجاع نمی­دهند، بلکه این حقوق را صرفاً در ارتباط با دولت های مربوطه وضع می نمایند[44]، از این رو در اغلب موارد دولت متعهد می شود بر طبق یک معاهده که حقوق و منافع خاص افراد را رعایت کند. لکن افراد به خودی خود نمی توانند این حقوق را به دست آورند. بر این اساس، در این دوران نیز، صرفاً دولت ها اشخاص حقوقی بین المللی و دارای حقوق و وظایف بین المللی شناخته می شدند و حضور افراد در عرصه بین المللی صرفاً به عنوان اتباع دولت ها مورد پذیرش واقع شده بود و در نتیجه افراد مستقیما با حقوق بین الملل در ارتباط نبودند.

 


[1] - محمد رضا ضیائی بیگدلی، حقوق بین الملل عمومی، تهران ، گنج دانش ،1390، چاپ چهل و یکم ، ص 40 .

[2] - حسین فروغی نیا ، «بین المللی شدن حقوق بشر و دگردیسی در مفهوم حاکمیت دولت ها در عصر جهانی شدن»، فصلنامه مطالعات حقوق بشر اسلامی، شماره 1، سال اول ،زمستان1390، ص166.

[3] - کک دین نگوین ، پاتریک دییه ، آلن پله ، حقوق بین الملل عمومی، جلد اول، ترجمه: حسن حبیبی، تهران، انتشارات اطلاعات، 1382، ص71.

[4] - محمد رضا ضیائی بیگدلی، حقوق بین الملل عمومی ، پیشین ، ص 40 .

[5] - Hugo Grotius, The Rights of War and Peace(1625), ed. R. Tuck, Liberty Fund, 2005.

[6] - Kate Parlett , “The Individual and Structural Change in the International Legal System”, Cambridge Journal of International and Comparative Law, 2012, p. 60.

[7] - Thomas Hobbes.

[8] - حسین فروغی نیا ، پیشین.

[9] - Michael Galchinsky , The War on Terror and the Right to Legal Personality, Atlanta ,Center for Human Rights and Democracy,Georgia State University, 2011,p. 19.

[10] - Paul D'Anieri , International Politics: Power and Purpose in Global Affairs, Cengage Learning, Boston(USA), 2011, p .28

[11] - Bindeshwar Pathak & Shiva Pratap Singh , Glimpses of Europe: A Crucible of Winning Ideas, Great Civilizations and Bloodiest Wars, New Delhi(India),Gyan Publishing House, 2010, p. 120.

[12] - نگوین کک دین ، پاتریک دییه ، آلن پله ، پیشین، ص71.

[13] - Robert Kolb , “Book Revews The Concept of International Legal Personality”, The European Journal of International Law ,vol. 18, no. 4 ,2007, p. 776.

[14] - Michael Galchinsky , op.cit ,p. 20.

[15] - با توجه به ماده15 کنوانسیون 1958 راجع به دریای آزاد و ماده 10 کنوانسیون 1982 حقوق دریاها : دزدی دریایی در حقوق بین الملل اساساً به هرگونه عمل غیر قانونی قهرآمیز و یا غارت و چپاول اطلاق می شود که با اهداف خصوصی توسط خدمه یا مسافرین یک کشتی خصوصی یا یک هواپیمای خصوصی، در دریای آزاد یا جایی که تحت کنترل سرزمینی هیچ دولتی نیست صورت می گیرد.

[16] - Helen Smith, Pirates, Swashbucklers and Buccaneers of London, Watling Street, 2004, p. 15.

[17] - صلاحیت جهانی (Universal Jurisdiction).

[18] - ربکا والاس، حقوق بین الملل، ترجمه و تحقیق: سید قاسم زمانی و مهناز بهرام لو، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی(شهر دانش)، 1390، چاپ سوم ، ص154.

[19] - Gabriel Kuhn , Life Under the Jolly Roger: Reflections on Golden Age Piracy, PM Press, 2010, p. 18.

[20]- For hundreds of years, universal jurisdiction only applied to the crime of piracy.

[21]- Eugene Kontorovich , “ The Piracy Analogy: Modern Universal Jurisdiction’s Hollow Foundation” ,Harvard International Law Journal , vol. 45 , Number 1, Winter 2004, p. 184.

[22] - برای مثال در رویه قضایی ایالات متحده در سال 1820 در قضیه اسمیت علیه ایالات متحده( United States v. Smith)

[23] - Kenneth S Gallant , “Criminal Defense and the International Legal Personality of the Individual, Quebec Review of International Law, Vol. 75,Legal Studies Research Paper No. 11-11, 2010, p. 3.

[24] - P., Alfred Rubin , Law of Piracy, University Press of the Pacific Hunolulu, 2006, p. 17.

[25] - نگوین کک دین، پاتریک دییه، آلن پله ، پیشین، ص 1145.

[26] - Julie Cassidy, “Emergence of the individual as an international juristic entity: enforcement of International Human Rights”, Deakin Law Review, Vol. 9, Number 2, Deakin University, 2004, p. 539.

[27]- Emer de Vattel (1714 –1767).

واتل یک فیلسوف سوئیسی، دیپلمات و حقوقدان قرن هجدهم بود، که پایه و اساس حقوق بین الملل مدرن را گذاشت.

Jacob Teunis Harskamp, The Anatomy of Despondency: European Socio-Cultural Criticism 1789 –1939, BRILL, 2011, p. 870.

[28] - AA Cançado Trindade,The Historical Recovery of the Human Person as Subject of the Law of Nations”, Cambridge Journal of International and Comparative Law, Vol. 1, Issue 3, 2012, p. 52.

[29] - Julie Cassidy , op.cit , p. 534.

[30] - Berta Hernandez-Truyol & Stephen Powell , Just Trade: A New Covenant Linking Trade and Human Rights, New York, NYU Press, 2009, p. 53.

[31] -Lassa Francis Lawrence Oppenheim (1858 –1919) .

[32] - Anna-Karin Lindblom, Non-Governmental Organisations in International Law , Cambridge University Press, Cambridge , 2005, p. 55.

[33]- They are objects of the law of nations.

[34] - Lassa Oppenheim, International Law: A Treatise, vol. 1, Edited by Ronald Roxburgh, The Lawbook Exchange, Ltd., New Jersey, (1920) 2005, p. 460 & 459.

[35] - Duruigbo Emeka , “Corporate Accountability and Liability for International Human Rights Abuses: Recent Changes and Recurring Challenges”, Journal of International Human Rights, Vol. 6, Issue 2, Spring 2008, p. 233.

[36]- Triepel, Heinrich, Vo ̈lkerrecht und Landesrecht, Leipzig , 1899.

[37]- Dionisio Anzilotti (1869 –1950).

آنزیلوتی یکی از حقوق دانان برجسته ایتالیایی بود . ایشان از سال 1922 تا سال 1946 در منسب قضاوت در دیوان دائمی دادگستری بین المللی ( PCIJ) مشغول بکار بودند. کتاب ایشان در خصوص حقوق بین الملل با عنوان (Cours de droit international) از جمله آثار معروف ایشان می­باشد.

Jose Maria Ruda, “The Opinions of Judge Dionisio Anzilotti at the Permanent Court of International Justice”, European Journal of International Law , vol. 3, Series B, no. 18 , 1992, p. 100.

[38] - Djura Ninčić , The Problem of Sovereignty in the Charter And in the Practice of the United Nations, Martinus Nijhoff Publishers, Netherlands, 1970,p. 214.

[39] - David Raic , Statehood and the Law of Self-Determination, Martinus Nijhoff Publishers, Netherlands, 2002, p. 22.

[40] -Permanent Court of International Justice (PCIJ).

[41] -Mavrommatis Palestine Concessions (Greece v. UK), Jurisdiction, 1924 PCIJ Series A No. 2, p. 12.

[42] -The Case of the S.S. Lotus(France v. Turkey), PCIJ. (ser. A) No. 10, Judgment 7 September 1927, para. 44

[43] - Julian Ku & John Yoo , Taming Globalization:International Law, the U.S. Constitution, and the New World Order, Oxford University Press, New York, 2012, chapter 3,para. 45

[44]- Jurisdiction of the Courts of Danzig, Advisory Opinion, 1928 PCIJ, (ser. B) No. 15 (Mar. 3), para. 68(2).

“It is a rule of law generally recognized in doctrine and in practice that international treaties do not confer direct rights on individuals, but merely on the governments concerned.”

دانلود ادبیات نظری تحقیق شناسایی حق فرد به شخصیت حقوقی در حقوق بین الملل، شخصیت حقوقی افراد